۴ دلیل
ساده و واضح که ملت فارس (ایرانی ۰ افغانی تاجیک ) و قومیت کرد این جشن طبیعت را از
تورکها بر خود گزیده اند
۱- کلمه
عید نوروز خود از نظر علم ادبیات کاملا برای فارسها بیگانه است عید " یک
کلمه عربی هست
در دستور زبان فارسی صفت بعد از اسم میشنید ولی کلمه "نوروز" اینگونه نیست
روز خوب - روز زیبا- روز نو... این ثابت میکند که کلمه نوروز ترجمه شده از زبان دیگر است
ولی در تورکی کاملاً به صورت عکس صفت قبل از اسم میشیند
گوزل گون - ینی گون-
در دستور زبان فارسی صفت بعد از اسم میشنید ولی کلمه "نوروز" اینگونه نیست
روز خوب - روز زیبا- روز نو... این ثابت میکند که کلمه نوروز ترجمه شده از زبان دیگر است
ولی در تورکی کاملاً به صورت عکس صفت قبل از اسم میشیند
گوزل گون - ینی گون-
از نظر علم تاریخ هم با نام "ینی گون بایارامی " ثبت شده که
از نظر علم ادبیات اگر به فارسی یا هم خانواده آن کردی ترجمه کنیم میشود نوروز=نو
+روز
همانطور که میدانیم فارسی زبان عقیم و ضعیفی است حتی به نقل سازمان
زبان شناسی یونسکو فارسی به عنوان سی سومین لهجه زبان عربی محسوب میشود
بیشتر کلمات فارسی عربیست و جایگزین فارسی ندارد کلمه جانشین" عید " که یک کلمه عربی هست در فارسی نیست
حتی پان ایرنیستها در دهه ۱۳۴۰-۵۰ خواستند کلمه " عید "را با کلمه
"جشن" عوض کنند ولی دیددند که کلمه" جشن" هم نمیتواند
جایگزینی برای کلمه" عید" کنند جالب است بدانیم که کلمه جشن هم ریشه
تورکی دارد (فرهنگ سنگلاخ )
۲-از نظر تاریخی
میدانیم که این عید ملی "اغوز بایرامی" یا "ارگنگون بایرامی
" یا "یاز بهار بایرامی"توسط ملک شاه سلجوقی امپرطور بزرگ تورک
حاکم بر جغرافیای توران و جغرافیایی امروزی موسوم به ایران و فارسستان (قسمتهای
فارس نشین فارس ایران و تاجیکستان و افغانستان ) به صورت عید ملی رسمی در تاریخ
ثبت شده است . سلجوقیان از جمله امپراطورهایی تورک بودند که به جغرافیایی امروزی
ایران و فارسستان حکومت کرده اند
۳-
از نظر علم تاریخ تورک ها از هزاران سال پیش تا به امروز که ۷ کشور مستقل تورک موجود است بصورت رسمی عید ملی "ینی گون بایارامی "یا "اغوز بایرامی" یا "ارگنگون بایرامی " یا "یاز بهار بایرامی" را به بهترین نحو ممکن جشن میگیرند اگر فرض کنیم که این عیدملی ایرانیان یا همان فارسها است و ایرانیان طبق عادت جعل کنی ادعا میکنند که این جشن را به کشورهای مجاور انتقال دادند
انوقت بایدسوالها را پاسخ دهند
الف : زمانی یک ملت میتواند زبان و فرهنگ خود را به ملل دیگر انتقال دهد که بر آن ملل دیگر و سرزمین آنها و تمامی داشته های فرهنگی آنها حکم براند فارس یا" ایرانیان" جز ۸۸ سال اخیر که بکمک انگلیس بر جغرافیایی ممالک مهروسه قاجار آورده شده و تمامی ممالک از جمله آزربایجان جنوبی زیر اشغال فارسها با نام" ایران" رفته است دیگر کی بر تورکها حکومت کرده اند ؟
باید پرسید !کی فارسها بر ترکیه ؟ کی بر ازبکستان ؟ کی بر تورکمنستان شمالی ؟ کی بر قرقیزستان ؟ کی بر قزاقستان ؟ کی بر اویغورستان( تحت اشغال امروزی چین) ؟ حکومت کرده اند که بتوانند این فرهنگ به آنها انتقال دهند ؟
از نظر علم تاریخ تورک ها از هزاران سال پیش تا به امروز که ۷ کشور مستقل تورک موجود است بصورت رسمی عید ملی "ینی گون بایارامی "یا "اغوز بایرامی" یا "ارگنگون بایرامی " یا "یاز بهار بایرامی" را به بهترین نحو ممکن جشن میگیرند اگر فرض کنیم که این عیدملی ایرانیان یا همان فارسها است و ایرانیان طبق عادت جعل کنی ادعا میکنند که این جشن را به کشورهای مجاور انتقال دادند
انوقت بایدسوالها را پاسخ دهند
الف : زمانی یک ملت میتواند زبان و فرهنگ خود را به ملل دیگر انتقال دهد که بر آن ملل دیگر و سرزمین آنها و تمامی داشته های فرهنگی آنها حکم براند فارس یا" ایرانیان" جز ۸۸ سال اخیر که بکمک انگلیس بر جغرافیایی ممالک مهروسه قاجار آورده شده و تمامی ممالک از جمله آزربایجان جنوبی زیر اشغال فارسها با نام" ایران" رفته است دیگر کی بر تورکها حکومت کرده اند ؟
باید پرسید !کی فارسها بر ترکیه ؟ کی بر ازبکستان ؟ کی بر تورکمنستان شمالی ؟ کی بر قرقیزستان ؟ کی بر قزاقستان ؟ کی بر اویغورستان( تحت اشغال امروزی چین) ؟ حکومت کرده اند که بتوانند این فرهنگ به آنها انتقال دهند ؟
ب: برای انتقال فرهنگ غالب اشغالگر با تاکتیک استعمار نوین و مدرن ملل
دیگررا آسیملاسیون میکنند ایرانیان امروزه با تکنیک رسانهای مدرن نتوانسته
اندملل غیر فارس تحت اشغال ایران را از نظر هویت و فرهنگی نابود کنند نمونه اش
آزربایجان جنوبی و ملل غیر فارس تحت اشغال ایران است که طی ۸۸ سال حاکمیت فارس بر این
جغرافیا و تمامی امکانات رسانه ای مدرن نتوانسته آسیملاسیون ایرانی را در مناطق
غیر فارس تمام سازد
این ۲ روش در دنیا هم کار ساز نیست مثل کاتالونها در اسپانیا, تورکهای تاتار در اکراین, تورکهای اویغور در چین ,نمونههای بارز ....
حالاباید پرسید !
ایرانیان هر دو تاکتیک اشغالگران یعنی استعمار نوین و استعمار قدیم ( با روش اشغال نظامی و اجبار کردن و تحمیل کردن زبان و هویت )را بر ملل غیر فارس پیاده کرده و هزاران سال قبل که نه تلوزیونی نه اینترنتی نه رادیو و رسانه ای موجود نبوده چگونه این فرهنگ بزرگ را بطور یکسان به میلیونها تورک انتقال داده است
(تورکهای آزربایجان جنوبی و تورکمنستان جنوبی و قشقائی و خلج که ۸۸ سال زیر اشغال ایران هستند ۱۰% جمعیت تورکهای جهان را تشکیل میدهند
کلا ۴ سلسه به نام فارس ثبت شده که ۲ تااز آن بطور کلی جعل است سلسه هخامنشی و ساسانی حاکی از تخیلات رضا شاه و دزدان حکومتی ایران هستند و ۲ سلسه بعدی یعنی پهلوی و خمینی در تاریخ معاصر چگونه با کمک انگلیس بر جغرافیا امپراتوری ممالک محروسه تکیه زده اند را امروز دیگر لازم به توضیح نمیدانیم)
این ۲ روش در دنیا هم کار ساز نیست مثل کاتالونها در اسپانیا, تورکهای تاتار در اکراین, تورکهای اویغور در چین ,نمونههای بارز ....
حالاباید پرسید !
ایرانیان هر دو تاکتیک اشغالگران یعنی استعمار نوین و استعمار قدیم ( با روش اشغال نظامی و اجبار کردن و تحمیل کردن زبان و هویت )را بر ملل غیر فارس پیاده کرده و هزاران سال قبل که نه تلوزیونی نه اینترنتی نه رادیو و رسانه ای موجود نبوده چگونه این فرهنگ بزرگ را بطور یکسان به میلیونها تورک انتقال داده است
(تورکهای آزربایجان جنوبی و تورکمنستان جنوبی و قشقائی و خلج که ۸۸ سال زیر اشغال ایران هستند ۱۰% جمعیت تورکهای جهان را تشکیل میدهند
کلا ۴ سلسه به نام فارس ثبت شده که ۲ تااز آن بطور کلی جعل است سلسه هخامنشی و ساسانی حاکی از تخیلات رضا شاه و دزدان حکومتی ایران هستند و ۲ سلسه بعدی یعنی پهلوی و خمینی در تاریخ معاصر چگونه با کمک انگلیس بر جغرافیا امپراتوری ممالک محروسه تکیه زده اند را امروز دیگر لازم به توضیح نمیدانیم)
امروز میبینیم عربهای الاحواز تحت اشغال ایران مثل سایر عربها این عید
را نمیگیرند اگر این دو روش کار ساز بود چرا عربها یا بلوچها از این عید هیچ اثری
در فرهنگشان نیست ؟
طی ۸۸ سال ایجاد ایران,۴۰ درصد ایران سنّی هستند و از نظر دین با فارسها متفاوتند و ۷۳ درصد غیر فارس و غیر ایرانی هستند.
ایرانیان طی ۸۸ سال,با میلیونها هزینه و سرمایه گذاری برای فارس کردن و همدین کردن ملل غیر فارس و آوردن فشار با جنایت ضدّ بشری توانستند از نظر زبان و از نظر فرهنگ آنهارا همانند یک فارس آسیمیله کنند؟
طی ۸۸ سال ایجاد ایران,۴۰ درصد ایران سنّی هستند و از نظر دین با فارسها متفاوتند و ۷۳ درصد غیر فارس و غیر ایرانی هستند.
ایرانیان طی ۸۸ سال,با میلیونها هزینه و سرمایه گذاری برای فارس کردن و همدین کردن ملل غیر فارس و آوردن فشار با جنایت ضدّ بشری توانستند از نظر زبان و از نظر فرهنگ آنهارا همانند یک فارس آسیمیله کنند؟
۴- امروز اگر عید
ملی "ینی گون بایارامی " ملت تورک در جغرافیاهای مختلف بنگریم همخوانی
و یکنواختی را به وضوح خواهیم دید و افزون بر این مراسم و آداب رسوم عید در تورکان
بسیار وسیع تر و گسترده تر از مراسم و باور های عید نوروز نزد فارسها میباشد
مثلا در آزربایجان مراسم حاصل شده از این باورها برای عید چهارشنبه (که از عقاید شامانیست, دین قدیم تورکان حاصل میشود ) با مراسم چهارشنبه و باورهای آن نزد ایرانیان قابل قیاس نیست
با اندکی دقت میفهمیم که مراسم عید چهارشنبه نزد فارسها یک گوشهای از رسوم و باورها در آزربایجان و ملت تورک به چهارشنبه سوری است
در آزربایجان" چهار "چهارشنبه جشن گرفته میشود طبق عقاید شامانها چهارشنبه آب -چهارشنبه خاک- چهشنبه آتش - چهارشنبه باد گرامی داشته شده و مراسم مخصوص آن در جای جای آزربایجان با اندکی تغییر قابل رویت است
مثلا در آزربایجان مراسم حاصل شده از این باورها برای عید چهارشنبه (که از عقاید شامانیست, دین قدیم تورکان حاصل میشود ) با مراسم چهارشنبه و باورهای آن نزد ایرانیان قابل قیاس نیست
با اندکی دقت میفهمیم که مراسم عید چهارشنبه نزد فارسها یک گوشهای از رسوم و باورها در آزربایجان و ملت تورک به چهارشنبه سوری است
در آزربایجان" چهار "چهارشنبه جشن گرفته میشود طبق عقاید شامانها چهارشنبه آب -چهارشنبه خاک- چهشنبه آتش - چهارشنبه باد گرامی داشته شده و مراسم مخصوص آن در جای جای آزربایجان با اندکی تغییر قابل رویت است
تورکهای آزربایجان یک ماه مانده به سال جدید اغوز (ینی گون یا نوروز)
به استقبال آن رفته و بطور رسمی رسوم مختلف را بجا میاورند این با مراسم چهارشنبه
آخر و باورهای آن نزد ایرانیان که فقط یک و جزئی از مراسم " چهار
"چهارشنبه تورکها است قابل قیاس نیست
بسیاری از رسوم دیگر که از حوصله این مقاله کوتاه خارج بوده و از نظر تاریخی در ایرانیان دیده نشده و نه اینکه ایرانیان آن مراسم را میشناسند ولی در آزربایجان و دیگر کشورهای توران بصورت کامل برپا میشود
از عهد باستان در مناطق مختلف آذربايجان به سفره (يئددي سين) (باجا قاباغي بزمك) ميگفتند لازم به ذكر است در گذشته خانههاي نياكان ما داراي يك پنجره مخصوص بود كه به آن باجا ميگفتند. و چون نياكاكان ما بر اين اعتقاد بودند كه در عيد نوروز روح اجداد ما به خانه هاي خود سركشي ميكنند و از طريق باجا وارد خانه ميشوند اين سفره را در مقابل همابل همان باجا پهن ميكردند و انواع خوراكيها را كه هر يك نماد و سنبلي از موضوعات مرتبط با زندگي است در آنجا قرار داده اند كه روح اجدادشان با ديدن آنها راضي و خشنود گردد پس با سعي و كوشش فراوان در جهت تزيين هرچه بهتر سفره برمي آمدند بلكه هرچه بيشتر روح اجدادشان را خشنود و راضي ميساختندكه زندگي فرزندانشان در رفاه و آسايش ميگذرد و از طرف ديگر اين محصولات غذايي را كه هريك به نحوي در زندگي انسان داراي نقش عمده ايي بودند مورد تقدس قرار دهند كه هر يك از اين سينها بعنوان رمز و سمبلي در زندگي انسان عبارتند از :
بسیاری از رسوم دیگر که از حوصله این مقاله کوتاه خارج بوده و از نظر تاریخی در ایرانیان دیده نشده و نه اینکه ایرانیان آن مراسم را میشناسند ولی در آزربایجان و دیگر کشورهای توران بصورت کامل برپا میشود
از عهد باستان در مناطق مختلف آذربايجان به سفره (يئددي سين) (باجا قاباغي بزمك) ميگفتند لازم به ذكر است در گذشته خانههاي نياكان ما داراي يك پنجره مخصوص بود كه به آن باجا ميگفتند. و چون نياكاكان ما بر اين اعتقاد بودند كه در عيد نوروز روح اجداد ما به خانه هاي خود سركشي ميكنند و از طريق باجا وارد خانه ميشوند اين سفره را در مقابل همابل همان باجا پهن ميكردند و انواع خوراكيها را كه هر يك نماد و سنبلي از موضوعات مرتبط با زندگي است در آنجا قرار داده اند كه روح اجدادشان با ديدن آنها راضي و خشنود گردد پس با سعي و كوشش فراوان در جهت تزيين هرچه بهتر سفره برمي آمدند بلكه هرچه بيشتر روح اجدادشان را خشنود و راضي ميساختندكه زندگي فرزندانشان در رفاه و آسايش ميگذرد و از طرف ديگر اين محصولات غذايي را كه هريك به نحوي در زندگي انسان داراي نقش عمده ايي بودند مورد تقدس قرار دهند كه هر يك از اين سينها بعنوان رمز و سمبلي در زندگي انسان عبارتند از :
۱.سو: كه اين مايه
حيات بعنوان رمز و بقاي زندگي انسان بشمار ميرود و زندگي انسان بدون وجود آن
امكانپذير نيست و در گذشته هاي دور در ميان توركان حتي مورد پرستش قرار ميگرفت و
بدين جهت يئددي سين داراي جايگاه ويژه ايي است و توركها هميشه آنرا ارج ميگذارند
چرا كه ركن حيات آدمي ايت.
۲.سمني: هرچند
امروزه بعنوان حلواي خوشمزه و خوردني بشمار ميرود بايد گفت كه در اصل اين كلمه با
ماده اوليه آن اطلاق ميشده است يعني (سبزي) كه نماد و سمبل تجديد حيات در زندگي
است يعني در واقع در گذشته هاي دور سمني به سبزي گفته ميشد ولي بعدها با فراموش
كردن اصل لغت و معني اوليه آن با آن نوعي خوردني تغيير نام يافته است كه حتي اين
موضوع را ميتوان در اين شعر مشاهده كرد كه زنان هنگام پختن سمني دسته جمعي آنرا مي
سرايند:
سمني ساخلا مني
ايلده گويرده رم سني
سمني آل مني
هر يازدا يادا سال مني
و يا در شعر ذيل:
سمني سازانا گلميشم اوزانا اوزانا گلميشم
سن گلنده ياز اولور
ياز اولور آواز اولور
با توجه به معني (گويرده رم) يعني سبز ميكنم ميفهميم كه سمني همان سبزي نماد و سمبل تجديد حيات است كه فارسها سبزي را جايگزين آن كرده اند و خود سمني را در معني خوردني و شيريني بكار ميبردند بايد گفت امروز در آذربايجان شمالي كلمه سمني با حفظ معني اصيل خود يعني سبزي در زبان مردم رايج است.
۳.سريمساق: كه بعنوان رمز سلامت انسان ميشود و از گذشته هاي دور به فوايد مختلف آن تاكيد بسياري شده است.
۴.سوجوق: كه بعنوان سمبل و رمز شيرين زندگي است كه از عهد باستان بعنوان يكي از لذيذترين و خوشمزه ترين شيرينيها در آذربايجان بوده است و هنوز هم رايج است.
۵.سونبول: رمز و نماد بركت زندگي است و در واقع سونبول كه همان گندم باشد و ماده اصلي نان است در زندگي انسان نقش اساسي ايفا ميكند و به همراه سو دو عنصر اصلي و اساسي حيات انسان هستند كه متاسفانه فارسها اين ركن اساسي را نيز بسان سو از سفره يئددي سين حذف كرده اند يعني در واقع به جهت نبود معادل آن سين ديگري را جايگزين كرده اند.
۶.سوماق: كه بعنوان سمبل و رمز مزه و طعم زندگي محسوب ميشود.
۷.سيركه(سركه): بعنوان رمز و سمبل برطرف كننده مزاج بد بدن انسان است. لازم است اشاره كنيم كه عدد هفت در ميان ما توركان داراي جايگاه ويژه ايي است و كلا بايد گفت كه اين عدد را براي اولين بار سومئرها يعني نياكان ما توركها ابداع كردند كه به مرور زمان در ميان ملل نيز براي خود جاي باز كرده است و نيز لازم بذكر است كه در گذشته هاي دور به عيد نوروز در ميان توركان (يئني گون) ميگفتند و اين موضوع را آشكارا ميتوان در كتاب ديوان لغات التورك محمد كاشغري كه هزار سال پيش نوشته شده است مشاهده كرد كه به مرور زمان به نوروز تغيير نام يافته است.
-قزوین بهار ۱۳۹۳
ايلده گويرده رم سني
سمني آل مني
هر يازدا يادا سال مني
و يا در شعر ذيل:
سمني سازانا گلميشم اوزانا اوزانا گلميشم
سن گلنده ياز اولور
ياز اولور آواز اولور
با توجه به معني (گويرده رم) يعني سبز ميكنم ميفهميم كه سمني همان سبزي نماد و سمبل تجديد حيات است كه فارسها سبزي را جايگزين آن كرده اند و خود سمني را در معني خوردني و شيريني بكار ميبردند بايد گفت امروز در آذربايجان شمالي كلمه سمني با حفظ معني اصيل خود يعني سبزي در زبان مردم رايج است.
۳.سريمساق: كه بعنوان رمز سلامت انسان ميشود و از گذشته هاي دور به فوايد مختلف آن تاكيد بسياري شده است.
۴.سوجوق: كه بعنوان سمبل و رمز شيرين زندگي است كه از عهد باستان بعنوان يكي از لذيذترين و خوشمزه ترين شيرينيها در آذربايجان بوده است و هنوز هم رايج است.
۵.سونبول: رمز و نماد بركت زندگي است و در واقع سونبول كه همان گندم باشد و ماده اصلي نان است در زندگي انسان نقش اساسي ايفا ميكند و به همراه سو دو عنصر اصلي و اساسي حيات انسان هستند كه متاسفانه فارسها اين ركن اساسي را نيز بسان سو از سفره يئددي سين حذف كرده اند يعني در واقع به جهت نبود معادل آن سين ديگري را جايگزين كرده اند.
۶.سوماق: كه بعنوان سمبل و رمز مزه و طعم زندگي محسوب ميشود.
۷.سيركه(سركه): بعنوان رمز و سمبل برطرف كننده مزاج بد بدن انسان است. لازم است اشاره كنيم كه عدد هفت در ميان ما توركان داراي جايگاه ويژه ايي است و كلا بايد گفت كه اين عدد را براي اولين بار سومئرها يعني نياكان ما توركها ابداع كردند كه به مرور زمان در ميان ملل نيز براي خود جاي باز كرده است و نيز لازم بذكر است كه در گذشته هاي دور به عيد نوروز در ميان توركان (يئني گون) ميگفتند و اين موضوع را آشكارا ميتوان در كتاب ديوان لغات التورك محمد كاشغري كه هزار سال پيش نوشته شده است مشاهده كرد كه به مرور زمان به نوروز تغيير نام يافته است.
-قزوین بهار ۱۳۹۳
Hiç yorum yok:
Yorum Gönder